توقیف کشتی های حامل سوخت برای تحت فشار قرار دادن دولت نجات ملی-راهبرد معاصر
راهبرد جدید عربستان سعودی در قبال یمن

توقیف کشتی های حامل سوخت برای تحت فشار قرار دادن دولت نجات ملی

سقوط مأرب و به کنترل در آمدن آن توسط انصارالله و پیوست آن به مناطق تحت نفوذش، موجب تعمیق شکاف و واگرایی روز افزون در جبهه ائتلاف سعودی خواهد شد. مضافاً اینکه موفقیت صنعاء در آزاد سازی مأرب مسلماً موجب آشکار شدن اختلافات در جبهه ریاض و نیروهای دولت مستعفی خواهد شد؛ و این موضوعی است که ریاض از وقوع آن بشدت هراسان می باشد.
مصطفی مطهری؛ کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۴ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۹ - 2021 February 22
کد خبر: ۷۸۴۵۳

توقیف کشتی های حامل سوخت با هدف تحت فشار قرار دادن دولت نجات ملی

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ صحنه های میدانی در یمن به گونه ای در حال رقم خوردن است که به نظر می رسد سعودی شکست خورده واقعی آن است. ریاض که با سودای تسلط بر یمن و به بهانه حمایت از دولت مستعفی هادی و از بین بردن انقلاب مردمی یمن، تجاوز به یمن را در قالب یک ائتلاف تحت رهبری خود کلید زد هیچ وقت به این موضوع فکر نمی کرد که میدان یمن به یک معضل سیاسی و لاینحل برای آنها تبدیل شود. در واقع ریاض که گمان می کرد در کمترین زمان ممکن، خواهد توانست نسخه انصارالله و انقلاب مردمی یمن را بپیچد و صنعاء را به سیطره خود در آورد، امروز سر درگم و مستأصل در میدان یمن در حال تغییر استراتژی در نبرد و ایجاد تغییر در جبهه های درگیری در وسعت مختصات جغرافیایی یمن است.

 

آنچه که ریاض را با دشواری انتخاب راهبرد در یمن روبرو کرده است شکنندگی در جبهه هایی می باشد که ریاض در آنها به طور مستقیم و نیابتی در حال کنش گری است. جبهه جنوب و شرق وضعیت خاص خود را دارند؛ وضعیتی که شامل شاخص ها و ویژگی هایی است که برحسب شرایط درگیری و جغرافیای نبرد و درگیری قابل تحلیل است. به علاوه اینکه فضای موجود در این مناطق دوگانه به دلیل وجود بازیگران خارجی و بومیِ عضو ائتلاف، شرایط درگیری و نبرد را متفاوت از جبهه دیگر یعنی شمال و صنعاء کرده است. به بیانی جامع تر و کلی تر اینکه، جبهه جنوب و شرق و محورهای درگیری در آن درون ائتلافی است، در حالیکه شرایط در جبهه شمال متفاوت از آنچه می باشد که در آن دو جبهه در حال روی دادن است.

 

با این حال این جبهه شمال و معادلات در آن است که موجب شده تا سعودی در جبهه های جنوب و شرق نیز در شرایط مترلزلی قرار بگیرد. به عبارت بهتر تحمیل شرایط به ریاض در جبهه شمال و در ضعف قرار گرفتن آنها در محورهای درگیری با صنعاء در شمال و مرکز یمن موجب شده است که ریاض در جبهه های جنوب و شرق نیز با مشکلات و محدودیت هایی روبرو شود.

 

شکست های ائتلاف سعودی در جبهه های درگیری با صنعاء در ماه های اخیر و موفقیت های میدانی ِدنباله دار انصارلله، ارتش و کمیته های مردمی در محور مأرب موجب شده است تا ریاض علاوه بر تقویت نیروهای میدانی در این جبهه از طریق نواب خود یعنی دولت مستعفی هادی که با موفقیت نیز همراه نشده است، از ابزارهای دیگری مانند حملات هوایی و بمباران های کور و هدفمند و طرح های سیاسی جهت انجام آتش بس و مذاکره با هدف متوقف سازی موفقیت های میدانی دولت نجات ملی استفاده کند. این رویکرد خلق فضای تنفس در جبهه های درگیری با هدف مهار پیشروی های صنعاء به موارد ذکر شده در سطور فوق ختم نشده است؛ بطوریکه در این راستا تلاش دارد با اعمال فشار از طریق رویکرد توقیف کشتی های حامل نفت و گاز، صنعاء را مجبور به پذیرش آتش بس کنند. در واقع سعودی با استفاده از روش گروگان گیری کشتی های حامل نفت و گاز درصدد است تا هجمه های داخلی را علیه صنعاء و انصارالله سازمان دهی کند و مردم این مناطق را روبروی دولت صنعاء قرار دهد و فضای سیاسی – اجتماعی شمال را به سمت اعتراض و بی ثباتی سوق دهد تا از این طریق به هدف مورد نظر خود یعنی تحمیل شرایط آتش بس به دولت نجات ملی و انصارالله دست یابد.

 

آنچه در این باره قابل توجه می باشد این است که ریاض به واسطه درک شرایط رو به ضعف خود در میدان های درگیری با صنعاء در استان راهبردی مأرب، از تمام گزینه های مورد نظر خود مانند گزینه های سیاسی – نظامی – اقتصادی – تجاری – انرژی جهت کشاندن انصارالله و دولت نجات ملی به سمت آتش بس استفاده می کند. اگرچه سعودی نشان داده است که هیچ گاه به سازوکار آتش بس پایبند نبوده و آن را به عنوان فرصتی جهت سازماندهی نیروهای تحت امرش برای نبرد با صنعاء قلمداد می کند، با این حال با تکرار تاکتیک آتش بس صوری، درصدد آزمودن روشی است که در طول سال های تجاوز در جبهه نبرد با صنعاء آن را بکار برده است.

 

واقعیت امر این است که سعودی، نسبت به اهمیت راهبردی مأرب در ادامه نبرد در یمن و تحولات آتی در آن یعنی مذاکره جهت صلح و توقف جنگ واقف است. بطوریکه اگر مأرب به کنترل صنعاء در آید، مطمئناً آینده نبرد در مناطق مرکزی یمن به سود صنعاء رقم خواهد خورد و سعودی به وضوح به این موضوع آگاه است. به علاوه اینکه تصرف مأرب توسط رزمندگان انصارالله، ارتش و کمیته های مردمی یمن، راه ارتباطی – حمایتی ریاض جهت تقویت تسلیحاتی – لجستیکی نیروهای تحت امرش در جبهه های جنوب را نیز با محدودیت همراه می کند. در واقع محدودیت های ارتباطی موجب خواهد شد تا ریاض تنها از طریق مسیر شرق بتواند به حمایت های خود از نیروهای تحت امرش در جبهه های جنوب بپردازد.

 

به علاوه اینکه شکست در مأرب موقعیت آنها را در جبهه جنوبی و شرقی بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. بطوریکه شکست در مأرب می تواند هم به دومینوی پیروزی های صنعاء در یمن بینجامد و هم می تواند در قالب رویکردی تعمیمی در مناطق دیگر به ضرر ریاض و از دست رفتن جایگاه آنها منجر شود. از این رو ریاض از تمام توان خود در عرصه های ذکر شده جهت توقف پیشروی های دولت نجات ملی در جبهه مأرب استفاده خواهد کرد و روش های مورد نظر را خواهد آزمود تا شاید راهی جهت تحمیل آتش بس به صنعاء بیابد.

 

سخن پایانی اینکه، سقوط مأرب و به کنترل در آمدن آن توسط انصارالله و پیوست آن به مناطق تحت نفوذش، موجب تعمیق شکاف و واگرایی روز افزون در جبهه ائتلاف سعودی خواهد شد. مضافاً اینکه موفقیت صنعاء در آزاد سازی مأرب مسلماً موجب آشکار شدن اختلافات در جبهه ریاض و نیروهای دولت مستعفی خواهد شد؛ و این موضوعی است که ریاض از وقوع آن بشدت هراسان می باشد.

 

 

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده